به گزارش همشهری آنلاین، محمدباقر قالیباف، حسن روحانی و سعید جلیلی سه کاندیدایی بودند که در چهارمین شب تبلیغات انتخاباتی مهمان برنامههای سیما شدند.
براساس قرعهکشی انجام شده، حسن روحانی در برنامه با دوربین شبکه اول، محمدباقر قالیباف در گفتوگوی ویژه خبری و همچنین سعید جلیلی در برنامه پاسخ به ایرانیان خارج از کشور شبکه جام جم حاضر شدند.
ایجاد ثبات ارزی، پیگیری برنامه هستهای و رفع بیکاری مهمترین کلماتی بودند که از جانب این سه کاندیدای ریاست جمهوری در تلویزیون مطرح شد.
اهم اظهارات این سه کاندید را به نقل از خبرگزاریها در ادامه بخوانید:
نام کاندید
|
اهم اظهارات
|
محمدباقر قالیباف
|
- نکتهای که در اینجا باید بیان کنم این است که ثبت نام من برای ادای دین به مردم و انقلاب بود. من یک شهروند از جامعه بودم که عقبه قدرت و ثروت نداشتم، ولبه لطف ملت و انقلاب و برکت امام راحل و شهدا ، به مرحله ای رسیدم که امشب در حضور ملت عزیزمان که مدیون آنها هستم، حاضر باشم.
- این یک نعمت بزرگ بود که خداوند به ما ارزانی داشت که در سایه این نظام و انقلاب زندگی کنیم. انقلابی که ما را از سیاهیها به سمت نور هدایت کرد. اما امروز همین مردم ، همین انقلاب و همین اسلامی که قدرت در اختیارش است مشکلاتی را دارد که طبیعتاً بنده با روحیاتی که دارم حتماً وظیفه خود میدانم که کمک کنم.
- این کشور منابع انسانی زیادی دارد، آن هم نیروهای جوان تحصیلکرده؛ در عین حال امروز ما در حوزههای مختلف دارای منابع فراوانی هستیم و میتوان گفت ایران بهشت معادن است که یکی از آنها معادن نفت و گاز است. با تمامی این مسائل این سؤال در ذهن مردم است که با وجود این منابع انسانی و امکانات و سرمایههای مادی زیاد، پس چه چیزی باعث شده است که امروز چنین مشکلاتی گریبان گیر مردم ما شود و چرا ما کارنامه قابل قبول و قابل دفاعی در عرصه اقتصادی و فرهنگی نداریم. البته بی انصافی است که بخواهیم زحمات گذشتگان را زیر سوال ببریم.
- در دوران انقلاب خدمات قابل تحسینی نظیر احداث و ساخت پروژههای بزرگ و زیرساختهای اساسی ازائه شد آن هم پس از رکود دوران جنگ . این خدمات در دوره ای انجام شد که آقای هاشمی رفسنجانی مسئولیت دولت برعهده داشتند؛ در کنار این خدمات البته انتقاداتی به رویکرد فرهنگی آن دوره نیز وارد است.
- انصافاً در دوره دولت نهم و دهم هم زحماتی کشیده شد؛ بحث مربوط به یارانهها و هدفمندی از مشکلات جدی بود که این دولت با شجاعت تصمیم گرفت تا آن را اجرایی کند. همچنین موضوع مسکن مهر و بحث سفرهای استانی و تحرک دولت از کارهای خوبی بوده که در این دولت انجام شد. همچنین در این دوره شعارهای انقلاب اسلامی احیا شد ولی در کنار همه این زحمتها، مشکلات کنونی را شاهدیم؛ امروز رضایتمندی از همه این تلاشها وجود ندارد.
- (بازگرداندن آرامش به کشور ظرف 2سال) اینجانب برنامه مشخص و مدونی دارم؛ ما برنامه مشخصی را با کمک نخبگان آماده کردیم و این برنامه در سطح ملی و استانی تهیه شده و بهروز است که در آن از همه دیدگاهها و نظرات استفاده کردهایم.
- به دلیل سبک مدیریتی و باوری که خودم دارم یک زمانبندی مشخص کردم و گفتم که ظرف مدت 2 سال ما یک ساماندهی و آرامش در اقتصاد وارد میکنیم.توجه داشته باشید که یکی از موضوعاتی که امروز مردم با آن روبهرو هستند گرانی است؛ به هر حال گرانی و تورم از موضوعات جدی است که امروز مردم ما را دچار اشکالات جدی کرده و زحمت آنها زیاد شده است.
- البته به اعتقاد من مشکل تنها خود گرانی نیست؛ به طور مثال در یک مقطع میگویند که مرغ کیلویی 100 تومان گران شده است که این یک نوع رنج است که مردم تحمل میکنند و بخش دیگر این است که این گرانی ثبات ندارد. مثلاً در یک هفته مقداری اجناس گران میشود و در هفته بعد مقداری دیگر و قیمتها به صورت غیرمتعارف بالا و پایین میشود. البته قیمتها پایین نمیآید؛ مثلاً یک جنس هزار تومان افزایش مییابد و بعد 200 تومان کاهش پیدا میکند و بعد دوباره 2 هزار تومان گران میشود و بعد باز هم 300 تومان ارزان میشود.
- امروز تقریباً خانوادهای را پیدا نمیکنید که مشکلی به نام بیکاری نداشته باشد؛ یعنی همه دنبال اشتغال هستند چه آنهایی که تحصیل کرده هستند و چه آنهایی که تحصیلات عالیه نداشته باشند و این مشکل برای آنها هم وجود دارد.
- یک بخش از بیکاری این است که این فرد شغل میخواهد تا یک حداقل زندگیاش را تأمین کند یعنی در واقع یک زندگی حداقلی را برای خودش داشته باشد؛ ولی واقعاً اگر کرامت انسانی را بخواهیم رعایت کنیم آیا کار در همین حد که یک حداقل زندگی با آن تأمین شود کفایت میکند؟ ما در فرهنگ اسلامی به این موضوع اعتقاد داریم که کار جوهره انسان است و حیات و انسانیت یک فرد محسوب میشود.
- وقتی نابسامانی اقتصادی وجود دارد هم سرمایههای مادی و هم سرمایههای انسانی را از دست میدهیم؛ مثلاً وقتی میگوییم سرمایه انسانی را از دست میدهیم یعنی اینکه مثلاً در یک خانه وقتی دختر خانواده یا یکی از فرزندان از پدر درخواستی میکند و مثلاً یک جهیزیه یا لباس حداقلی میخواهد پدر خانواده شرمنده فرزندش میشود و بعد فرو میریزد و میشکند؛ البته فقط پدر نیست که میشکند بلکه فرزندان هم میشکنند. به طور مثال یک نفر به من مراجعه کرد و گفت که مادرم که هم حق پدری و هم حق مادری بر گردنم دارد با کار در خانه مردم ، مرا برای تحصیلات فرستاده و من مدرک تحصیلیام را گرفتهام و امروز میخواهم به مادرم کمک کنم ولی نمیتوانم؛ یعنی در این وضعیت هم پدر و مادر و هم جوانان شرمنده میشوند که این موضوع خسارت زیادی را وارد میکند.
- وقتی که ما رشد اقتصادی نداریم و نابسامانی اقتصادی داریم دچار مشکل میشویم؛ ما حوزههای نفتی مشترکی داریم که روزانه دهها میلیون دلار از این امکانات برداشته میشود بدون اینکه ما بتوانیم از آنها استفاده کنیم بر این اساس ما هم سرمایههای اجتماعی و هم سرمایههای مادی را از دست میدهیم که این نابسامانی اقتصادی است.
- بسامان کردن به این معناست که ما بتوانیم روشی را طی کنیم که در طول یک دوره مشخص به نتیجه برسیم؛ اینکه من میگویم در یک دوره مشخص به این دلیل است که بنده عادتم در مدیریت همین بوده است چرا که باید مردم بدانند مدیرانشان میخواهند چه کاری انجام دهند.
- در شهرداری تهران هم بنده از روزی که توفیق خدمت پیدا کردم به طور شفاف و روشن به مردم گفتیم که میخواهیم چه کار انجام دهیم و برای آن هم زمانبندی کردیم. لذا بنده در مسئله اقتصاد هم گفتم که ظرف مدت 2 سال آرامش و ثبات را به اقتصاد برمیگردانم.
- مردم نباید هر روز بینند که در جامعه نرخها متغیر است و مصرفکننده بدانند که نرخ هر کالایی چقدر است و در مورد اقلام اساسی زندگی تکلیف مردم روشن باشد. البته این مسئله فقط مربوط به مصرفکننده نیست و شامل حال تولیدکننده هم میشود؛ به طور مثال یک باغدار که درخت میوه دارد و باغداری میکند باید کود و سم و سایر موارد را خریداری کند؛ همچنین یک کشاورز هم باید بتواند هزینههایش را پیشبینی کند تا بداند که محصولش را به چه قیمتی میفروشد و بلاتکلیف نباشد.
- همچنین آن سرمایهدار بزرگی هم که قصد سرمایهگذاری دارد در وضعیت نابسامانی اقتصادی بلاتکلیف است و ما باید در سامان دادن به مسئله اقتصادی تکلیف همه را روشن کنیم تا بدانند که در کجا باید سرمایهگذاری کنند.
- (مهمترین برنامه در حوزه اجرا) اولین تصمیم این است که قیمت ارز را در کشور تثبیت کنیم چرا که هر روز شاهد نوسان ارز هستیم که ارزش پول ملی ما را دچار خدشه کرده است. ما اقتصاد را از تصمیمات خلقالساعه نجات خواهیم داد،یک مسئول عنوان میکند که دارو را با ارز فلان قیمت عرضه میکنیم و روز بعد مسئول بخش مربوطه قیمت دیگری عنوان میکند و در واقع مردم نمیدانند قیمت خرید تضمینی محصولات چقدر است.
- کاهش هزینه تولید به معنی کنترل قیمت است که موجب میشوند هدفمند عمل کنیم.
- نقدینگی باید کنترل شود و آن را جهتگیری و به سمت اولویتها هدایت کرد چرا که اقتصاد در این زمینه رهاست.
- جنابعالی در تهران زندگی میکنید و به عنوان نماینده افکار عمومی بگویید آیا بنده قولی در شهر تهران دادهام که به آن عمل نکرده باشم و مجری برنامه در پاسخ گفت: اینجانب در اینجا نمیتوانم وارد این مسائل شوم.
- مردم میشنوند و تأئید میکنند؛ اینجانب روزی که در نیروی انتظامی بودم نوع حرف من با مردم از جنس سخنرانی و حرف نبود بلکه از جنس کار است؛ هنوز برنامه 30 دقیقهای من با مردم پخش نشده و میخواهم که ملت آن را نگاه کنند. ضمانت کارم عملکرد گذشته ام است، تا امروز به اقداماتی که باید انجام میدادم عمل کردم و در آینده نیز در خدمت مردم خواهم بود؛ در شهر تهران تنها 2 مورد پروژه با تأخیر انجام شد که به خاطر مشکلات اقتصادی بود.
- اقتصاد مقاومتی به معنی این است که آسیبپذیر و شکننده نباشد و این که اقتصاد باید مردمی باشد.
- دولت را باید چابک و کوچک کرد و هزینههای آن را کاهش داد؛ نباید تنها اتکاء به نفت داشت و باید در اقتصاد شفافیت باشد.
- یکی از مزیتهای این دولت این بود که هدفمندی را اجرا کرد، البته انتقاداتی به اجرای آن وجود دارد. هدفمندی یارانهها ادامه مییابد و طبق قانون که مجلس تصمیمگیر است و دولت مجری است،ادامه مییابد؛ ضعفش این بود که دولت کامل قانون را اجرا نکرد و در واقع یارانه به تولید، صنعت و کشاورزی اختصاص نیافت.
- حتماً بحث یارانهها را انجام میدهم؛ به کشاورزی و صنعت و به ویژه حوزه کشاورزی که باید به آن یارانه داده شود تا مشکلات حل شوند؛ به حقوق ملت در این زمینه به خوبی توجه نشده که باید به آن توجه کرد.
- برای هر بخش خودرو که باید به طور طبیعی در خودرو موجود باشد از مردم پول میگیرند. بحث من این است که شما نمیتوانید یک فرغون بسازید و چهار چرخ زیر آن بگذارید و بعد بگویید پول آن را بدهید! اگر بنا است که من پول ماشین و بنزین را به قیمت آزاد بدهم باید حق انتخاب داشته باشم. شما نمیتوانید ضعف مدیریت را با هزینه بیشتر از مردم جبران بکنید.
- ما در کشور حزب به معنای تشکلی که یک برنام مشخص داشته باشد، نداریم. افراد و گروههایی که در انتخابات حضور پیدا میکنند از جمله خود من که برای هر استان به صورت جداگانه برنامه تنظیم کردهام، باید قانونگرا باشند. ما یک سند بالادستی داریم سند برنامه 1404 بالاترین سند کشور است و برنامه پنجم توسعه که مجلس تصویب کرده است یک سند دیگر است.
- از این رو برنامههای دولت حتماً باید منطبق بر اسناد بالادستی باشد. امروز هشت سال از سند برنامه 1404 گذشته و ما باید حداقل 40 درصد از آن را اجرایی میکردیم اما متأسفانه با این همه پول و امکانات بخشی از آن اجرایی شده است چرا که طبق برنامه عمل نکردهایم.
- اگر ما از برنامههایی که توسط مجلس تصویب شده است، تبعیت نکنیم به بیبرنامگی امروز میرسیم.
- ما در این قضیه یک بحث شکلی داریم و یک بحث محتوایی. در برنامهای که من تحت عنوان برنامه پیشرفت و عدالت تنظیم کردهام به این مسئله توجه کافی کردهام اما باید به یک مقدمه نیز در خصوص این بحث توجه کرد. اگر من رئیس دولت شدم برای پیشرفت کشور چه کار باید بکنم. لازمه اول پیشرفت ،باید بفهمم که حق آزمون و خطا ندارم. حق خلاف قانون عمل کردن ندارم. من به عنوان رئیس دولت باید بدانم که نمیتوانم بگویم چوب لای چرخ من میگذارند.
- من نمیتوانم بگویم که قانون اساسی دارای ظرفیت لازم برای اجرای وظایف من نیست. من اگر امروز با همین قانون رئیسجمهور شدم و حالا که بر روی این صندلی نشستهام ، حالا باید بفهمم که نمیتوان با این قانون کار اجرایی کرد؟ملت هم حقی دارند و باید حقوق آنها را رعایت کرد. همه مواد قانون اساسی باید به درستی اجرا شود و من نمیتوانم آنجایی را که دوست ندارم اجرا نکنم. این مسئله مقدمهای است که رئیس دولت باید بداند. به طور حتم مردم از من نخواهند شنید که در کشور حاکمیت دوگانه وجود دارد.
- حاکمیت دوگانه یعنی چه، یعنی رئیس دولت هرچه دلش خواست انجام دهد؟ قانون اساسی مجلس را در رأس امور قرار داده است، قوه قضاییه وظیفه نظارت دارد. رهبری معظم انقلاب مسئولیت هماهنگی سه قوه را بر عهده دارند و سیاستهای کلی را ابلاغ میکند.
- برای پیشرفت سه شاخصه رشد تولید، رشد اقتصادی و از همه مهمتر رشد اجتماعی و توسعه اجتماعی باید داشته باشیم. در عدالت فردی باید تمام فرصتها با هم برابر باشد.
- زمانی دیگر، عدالت اجتماعی است و ما باید تمام اقوام را ببینیم. امروز بعضی از اقوام احساس میکنند که سهمی در دولت ندارند. همه باید خودشان را در دولت ببینند و از حقوق اجتماعی برخوردار باشند.متاسفانه امروز هرکس به مرکز نزدیکتر است برخوردارتر است. امروز شما در شهر تهران میبینید که ما اولین کاری که انجام دادیم کم کردن فاصله جنوب با شمال است. ما با قدرت و اطمینان عرض میکنیم که در این مسئله با قدرت پیش خواهیم رفت.
- سیاست خارجی برای مردم چه کار میخواهد بکند؟سیاست خارجی باید منافع و امنیت ملی یک کشور و همچنین هویت دینی و انقلابی ما را تضمین کند و مهمترین وظیفه سیاست خارجی است.
- ما یک بحث سیاست خارجی داریم و بحث دیگر دیپلماسی و دستگاه مرتبط با آن است. جایگاه رئیس دولت کجاست که بخواهد سیاست خارجی را تغییر دهد و در کجای قانون چنین اجازهای داده شده است. سیاست خارجی یک بحث حاکمیتی است و دولت یکی از بخشهایی است که در سیاست خارجی نقش اساسی و تعیین کننده دارد مگر هر دولتی میتواند که ظرف چهار سال سیاست خارجی را عوض کند. در خیلی از کشورهای دنیا حتی با تغییر وزیر خارجه و رئیس دولت نیز سیاست خارجی تغییر نمیکند هرکس که میگوید سیاست خارجی را تغییر میدهد به نظر من جزو حرفهایی است که همچون بقیه شعارها داده میشود.
- دستگاه دیپلماسی یکی از مهمترین مسائلی است که ما باید به آن توجه کنیم. دستگاه دیپلماسی میتواند با عدم سوءتدبیر و دستگاه شورای امنیت ملی ما به عنوان دو نهاد تأثیرگذار میتوانند کار خود را به درستی انجام دهند. بنده بر این باورم دیپلماسی ما و حوزه شورای عالی امنیت ملی و دبیرخانه مرتبط با آن در اولویت خواهند بود و دیپلماسی اقتصادی را هم تقویت خواهم کرد و آن را مبنای کار قرار میدهم.
- قریب 70درصد نفت یا گاز در کشور ما قرار دارد به طور طبیعی اگر ما در حوزه دیپلماسی عمومی بیشترین تلاش را کنیم میتوانیم منافع و امنیت ملی خود را حفظ کنیم. ما باید انسجام داخلی خود را حفظ کنیم.
- من میگویم که سیاست خارجی ما هرچه میخواهد باشد. ما یا میخواهیم تعامل کنیم یا میخواهیم مقاومت کنیم و یا میخواهیم مذاکره کنیم. البته ممکن است هر سه تای آن نیز باشد. ممکن است ما در یک سال مقاومت جانانه کنیم و یا در خاورمیانه دست به رقابت بزنیم.
- ما اگر در داخل کشور انسجام، قدرت اقتصادی نداشته باشیم و هر دولتی مورد تحسین مردم خود قرار نگیرد مورد تحسین مردم دنیا قرار نخواهدگرفت و هیچکدام از دیپلماتهای آن موفق نخواهند بود و مقاومت آن نیز مقاومت منفعلانه خواهد بود. مبارزه با آمریکا یعنی کار ،کار و ساماندهی کشور. البته من این را قبول دارم که یک دیپلماسی فعال میتواند به کشور ما کمک کند.
- امروز عزیزانی هستند که در نامزدی انتخابات ریاستجمهوری هستند طی سه دهه گذشته یا مسئول دیپلماسی کشور یا در حوزه امنیت ملی در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی بودند اما سخن از تغییر در سیاست خارجی می زنند. بالاخره هر چه الان داریم حاصل کار آنهاست. حرف من برای پایان دادن به این بحثها است . یک مدیریت یکنواخت خسته و بسته که در کشور بوده است را نباید دوباره بر نگردانیم و نباید در وضعیت فعلی درجا بزنیم. کشور به رویکرد جدید جدید نیاز دارد.
- ما از امام راحل خود یاد گرفتیم که حرف مردم دو تاست کسی که رئیس دولت است به معنای این نیست که تنها حرف او درست است. باید بفهمیم وقتی اشتباه کرد حرف خود را پس بگیرد و اشتباه خود را جبران کند و من آن را در نیروی انتظامی و شهرداری اجرا کردم و امروز معتقدم که یک نظام باید انتقادپذیر باشد و به مدیریت جمعی معتقد باشد تا بتواند به هدف خود برسد.
|
حسن روحانی
|
- ملت بزرگوار ایران! کسی که اکنون در محضر شماست حسن روحانی متولد 1327 در سرخه از استان سمنان از یک خانواده مذهبی و انقلابی است.
- از 11 سالگی از طرف پدر موظف شدم که با کار در دوره تابستان مخارج تحصیلم را تأمین کنم و این اقدام را با کشاورزی و قالیبافی انجام میدادم.
- تحصیلات حوزویام در مدت 10 سال طول کشید. از اساتید بزرگی همچون آیتالله سلطانی، آیتالله فاضل لنکرانی، شهید دکتر بهشتی، شهید مطهری بهرههای فراوان بردم و در درس خارج از اساتید به نامی چون آیتالله محقق داماد، آیتالله گلپایگانی و آیتالله حائری یزدی بهره بردم.
- درس دانشگاهیام حقوق بود. لیسانس را در دانشگاه تهران، فوق و دکتری را در خارج از کشور خواندم؛ حقوق و خواندن آن برای من پیام مهمی داشت، نه از این دیدگاه که بسیاری از سیاستمداران بزرگ دنیا درس حقوق خواندهاند، بلکه از این دیدگاه که درس حقوق به من آموخت چگونه باید از حقوق مردم و منافع ملی دفاع کرد.
- این درس حقوق بود که به من آموخت فرق قطعنامه شورای حکام با شورای امنیت با یک کاغذ معمولی چیست که این را فردی که حقوق نخوانده است شاید تفاوتها را به خوبی لمس نکند.
- همیشه نماینده مردم بودم و هستم. مشروعیتی که از رأی مردم به دست میآید چقدر سرفرازی دارد، 20 سال با رأی مردم در مرکز قانونگذاری رئیس کمیسیون دفاع و سیاست خارجی بودم و بعد از آن هم در دوره نماینده مردم در مجلس خبرگان رهبری و حالا هم نماینده مردم تهران در خبرگان هستم.
- خوب میدانم نزدیکی، آشنایی و ارادت 45 ساله با رهبر انقلاب از سال 47 تا امروز، سرمایه بزرگی است و این روابط میتواند به کسی که قرار است اداره کشور را بر عهده بگیرد و با معضلات مقابله کند، تا چه حدی کمک میکند.
- در دفاع مقدس از طرف مردم و رهبری مسئولیت سنگینی بر عهده داشتم، گرچه افتخار 8 سال دفاع مقدس از آن شهدا، جانبازان، ایثارگران و آزادگان و خانواده آنهاست، اما من هم به عنوان سرباز انقلاب و دفاع مقدس به مسئولیتپذیری ستاد خاتمالانبیاء که فرمانروایی جنگ بر عهده آیتالله هاشمی رفسنجانی بود افتخار میکنم. در ادامه فرماندهی پدافند هوایی با حکم آیتالله خامنهای و ریاست ستاد پشتیبانی بر عهده من گذاشته شد.
- در ستاد پدافند هوایی، درسها آموختم. یکی از این درسها این بود که در یک بخش پیچیده چطور با متخصصین کار کنم.
- بعد از 8 سال دوران افتخارآمیز دفاع مقدس، در کنار هاشمی رفسنجانی در شورای عالی امنیت ملی موفق به بازپس گیری سرزمینهای اشغال شده، آزادی اسرا و همچنین محکومیت عراق در شورای امنیت سازمان ملل به عنوان متجاوز شدیم.
- بعد از آن، صدام به دلیل تجاوز به کویت محکوم شد و اعلام موضعگیری بیطرفی فعال ایران که موجب حراست از منافع ملی شد، همگان را به تحسین موضعگیری ایران وا داشت.
- در دوران هشت ساله دوم حضور در شورای عالی امنیت ملی در دوران ریاست جمهوری خاتمی نیز، اقدامات مهمی انجام شد که از جمله آن می توان به امضای تفاهمنامه امنیتی با عربستان و رابطه گرم با این همسایه و موضعگیری عاقلانه در مقابل واقعه یازدهم سپتامبر که اتفاق مهم و حساسی در دنیا بود،اشاره کرد و من افتخار دارم که در این اقدامات سهم بسزایی در تصمیمسازیها و تصمیمگیریها داشتهام.
- داستان توطئه آمریکا در پرونده هستهای سال 82 بعد از اشغال عراق و بغداد به وجود آمد که میخواست کشور را در مسیر تحریم و جنگ قرار دهد و در این مقطع با اقدامات به جا توطئه آمریکا و اسرائیل به شکست منجر شد، چنانچه مقام معظم رهبری در سخنرانی 18 آبانماه سال 82 شکست توطئه آمریکا و اسرائیل را در رابطه با این موضوع به صورت رسمی اعلام کرد و پایان این دوره را حاصل مدیریت پخته و عاقلانه دانست.
- ما توانستیم کشور را از مرز تحریم دور کنیم و صلحآمیز بودن غنیسازی اروانیوم را بعد از یک سال به اثبات رساندیم.
- حضور من در مجمع تشخیص مصلحت نظام، تجربیات زیادی را در تصمیمگیری مسائل مهم کشور به من آموخت به گونهای که امروز رهتوشه سنگینی برای اداره کشور دارم و به آن افتخار میکنم.
- ملت ایرانِ امروز، گرچه با مشکلات اقتصادی و سیاست خارجی مواجه است، گرچه رشد اقتصادی در سال گذشته به جای رشد 8درصدی، منفی شد، گرچه سرمایهگذاری از 7.10 به 1.2 درصد رسید، گرچه بیکاری از 11 به 12.2 درصد افزایش یافت ، گرچه تورم به 30.5 درصد ارتقاء یافت ، گرچه بداخلاقیها در جامعه اوج گرفت و در نهایت شکاف در جامعه 40درصد بیشتر شد اما با قدرت میگوییم ما در ایران با عظمتِ بزرگی زندگی میکنیم که دارای منابع فیزیکی، مادی و طبیعی بسیار و نیروی انسانی ارزشمند و فعال است.
- ایران دومین منبع گاز و نفت جهان است ولی چرا مردم ما باید در مشکلات معیشتی باشند؟ مشکل کجاست؟ مشکل از مدیریت و تصمیمگیریهای فردی و عدم مشورت آغاز میشود. مگر یک نفر یا یک جمع کوچک قادرند کشور ایران را در شرایط توطئه جهانی اداره کنند؟ ما نیاز به همگان و بهترینها داریم، ما نیاز به مشورت دانشگاهیان و بهترین کارشناسان داریم.
- مگر میتوان نرخ بهره را با یک جلسه یک رقمی کرد؟ مگر اقتصاد دستوری هم در دنیای امروز معنا و مفهومی دارد؟ مگر میتوان در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرد که نرخ دلار باید به 700 تومان برسد.
- ما شاهد هستیم که دلار بعد از چندماه به چندین برابر قیمت افزایش پیدا میکند، مشکل کجاست؟ مشکل عدم مشورت، خودشیفتگی، عدم استفاده از ابزار علمی برای اداره کشور و بیثباتیها است. چقدر ما در این 7-8 سال گذشته شاهد تغییر پیاپی مدیران بودیم؟
- مدیر مهمترین وزارتخانه ما، یعنی وزارت نفت 4 بار عوض شد، مهمترین وزارتخانه سیاسی یعنی وزارت کشور 4 بار وزیرش تغییر کرد، بانک مرکزی 3 بار مسئولش تغییر کرد، البته از دستگاههایی نمیگویم که مسئولانش 5 - 6 بار عوض شدند، ای کاش این تغییر تنها در مدیران بود اما در سیاستها نیز ما شاهد تغییرات پیاپی بودیم.
- از آبان 91 تا آذر 91 در مدت 1 ماه 37 بخشنامه مختلف در مسائل ارزی صادر شد، در طول 5 ماه 60 بخشنامه درباره مسائل پولی و ارزی صادر شد. این بیثباتی چگونه به مردم اطمینان خواهد داد؟ مردم مدیریت کارآمد و ثبات را میخواهند. مردم قدرت آینده و آیندهنگری را میخواهند.
- در کنار این قانون گریزیها، عدم ابلاغ مصوبات مجلس شورای اسلامی که در بسیاری از موارد رئیس مجلس مجبور به ابلاغ آن شد، نیز وجود داشت، در حالیکه اساس کشور باید بر اساس قانون و ادامه آن دارای شفافیت باشد و این میتواند اعتماد لازم را در یک جامعه بوجود آورد.
- جدایی از جهان و کشیدن دیوار به دور کشور، امکان ناپذیر است. ما باید با یک تعامل سازنده بتوانیم کشور را از مشکلات کنونی نجات دهیم، کشور را میتوان از بیکاری و گرانی نجات داد.
- ما 3 میلیون و 200 هزار بیکار داریم و اگر تنها 10 میلیون توریسم وارد کشور شود بیش از 13 میلیارد دلار درآمد ارزی و 4 میلیون اشتغال درست میشود، یعنی با یک حرکت صحیح در یک مسئله اقتصادی و اجتماعی میتوانیم بیکاری را حل کنیم، بیکاری که امروز تنها مشکل اقتصادی نیست بلکه مشکل اجتماعی نیز هست و معضلات فراوانی به همراه دارد.
- مشکل بیکاری سبب شده است از هر 5 ازدواج یکی به طلاق منجر شود، با رونق اقتصادی و ریشهکن کردن بیکاری جلوگیری از این کار امکانپذیر است، کارخانههای کشور بین 20 تا 40 درصد در حال فعالیت هستند، ما باید همه مراکز تولیدی را به فعالیت کامل 100 درصدی برسانیم و این کار امکانپذیر است.
- در برنامه من علاوه بر برنامههای میان مدت برای حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاستخارجی و امور فرهنگی، برنامه کوتاه مدت یک ماهه و 100 روزه وجود دارد. ما میتوانیم در یک زمان کوتاه تحول اقتصادی در کشور بوجود آوریم و در آن تحول اقتصادی با ایجاد یک دوره تنفس به کارخانهها و مراکز تولیدی مشکل دارند این معضلات را حل کنیم.
- ما با یک تفاهم بین بانک مرکزی و بانکهای کارگشا قادر هستیم آن همه اجناسی که در گمرکات ما انبار شده به بازار برگردانیم و همه اینها در یک برنامه کوتاه مدت امکانپذیر است.
- ما میتوانیم در سیاست خارجی، روابط خود را با دنیا به صورت مناسبی در بیاوریم، روابط خارجی آرزو نیست که کسی دنبال آن باشد ، روابط خارجی ، شناخت جهان و دیدن واقعیتهاست، ترسیم برنامه است ، هزینه و فایده کردن است، قدم به قدم پا را جلو گذاشتن است.
|
سعید جلیلی
|
- اعتقادم این است که دولت آینده ظرفیتهای آحاد ملت چه در داخل و چه خارج کشور را باید آزاد و شکوفا کند.
- باید ساختار اداری کشور این ظرفیت را پیدا کند که کار ویژه یاد شده را انجام دهد.
- در شرایط فعلی کشور نقاط ضعف و قوتی وجود دارد؛ اینجانب به دلیل حضور خود در صحنههای مختلف و مطالعاتم احساس میکنم شناخت مطلوبی از نقاط قوت و ضعف کشور دارم.
- هرچه براساس ارزیابی صحیح و شناخت درست نقاط قوت حرکت کنیم، تقویت خواهیم شد و اگر ارزیابیمان از موانع پیشرفت کشور و نقاط ضعف نیز درست باشد، پیشرفت خواهیم کرد.
- یکی از دلایل مهم دولت دفاع از حقوق شهروندان در داخل و خارج کشور است و این موضوع در خارج از کشور اهمیت مضاعف دارد. امروز ایران به عنوان کشوری مقتدر در سطح جهانی ایفای نقش میکند و حتی دشمنان ما نیز به این نکته اعتراف دارند که قدرت جمهوری اسلامی قابل توجه است.
- شأن شهروندان ایرانی باید متناسب با جایگاه جمهوری اسلامی باشد و ظرفیت ایران این اقتضا را فراهم میکند که هموطنان ما در خارج از کشور به ایرانی بودن خود افتخار کرده و از حقوق خود به خوبی استفاده کنند و در این مسیر دولت جمهوری اسلامی را در ایفای این حقوق، پشتسر خود بدانند.
- ظرفیت همه ایرانیها و آحاد کل کشور باید آزاد شود و در جهت منافع و مصالح ملی و گفتمان انقلاب اسلامی قرار گیرد لذا یکی از این ظرفیتها، ایرانیان خارج از کشور هستند که باید در عرصههای مختلف به مثابه فرصت به آنها نگاه کرد.
- آنها باید بتوانند با فعالیت اقتصادی خود به شکوفایی و رشد اقتصادی کشور کمک کنند و در افزایش سرمایهگذاری و عرصههای بازرگانی و تجاری مؤثر باشند البته لازمه این کار کمک دولت به آنها است تا ایرانیان خارج از کشور دولت را مانع خود ندانند.
- بنده مهاجرت خارج از کشور را با تعبیر فرار مغزها درست نمیدانم. گاهی لازم است برای کسب تجربه به خارج از کشور سفر شود اما این نکته باید باعث شکوفایی و رشد کشور شود.
- اگر نگاه ما به ایرانیهای خارج از کشور فرصتمحور باشد، باید از حقوق آنها دفاع کرد و ظرفیتشان را یک فرصت دانست، بسیاری از این سیاستها از جمله سیاست ارزی دیگر هزینه تعریف نمیشود و اگر هم هزینهای باشد در جهت متعالی کار میکند.
- با توجه به اینکه کار بنده در موضوع هستهای است و در این زمینه گفتوگوهایی داشتهایم چند توضیح باید ارائه دهم.
- اول اینکه آنچه تحت عنوان دفاع از حقوق هستهای مطرح است دفاع از تمام حقوق ملت ایران محسوب میشود؛ زمانی که دشمن خرمشهر را گرفت تمام کشور به دفاع برخواست در حالی که کل دنیا از صدام حمایت میکرد اما مردم ما در دفاع از خرمشهر رفتاری نشان دادند که دشمن دیگر جرأت تعرض به کشورمان را هم نکند.
- دفاع از حق هستهای دفاع از تمام حقوق ملت ما است و آنچه اهمیت دارد منطق جمهوری اسلامی است که تمام جهان آن را پذیرفته است.
- ما گفتیم برای مصارف دارویی به این رآکتور که آژانس هم کاملا به آن احاطه دارد، احتیاج داریم چرا که 850 هزار بیمار در سال از آن استفاده میکردند و گفتیم که این حق ماست و نمیخواهیم خود تأمین کنیم شما به ما بدهید.
- طبق آنچه آژانس گفته بود وظیفهشان این بود که این سوخت را به ما بدهند، در ژنو دو نیز به عنوان یک موضوع انسانی که بیماران به آن احتیاج دارند،مطرح شد اما اعلام کردند که این سوخت را نمیدهیم و شرط و شروط گذاشتند، ملت ایران هم در جواب آنها عنوان کرد ما خود تولید خواهیم کرد.
- چه در مسکو و چه در آلماتی یک و دو، ما پیشنهاد کردیم که حاضریم طی یک برنامه جامع گفتوگو کنیم. ما منطق روشن، اقتدار و پشتیبانی مردم را داریم؛ آنها به تأخیر انداختند و گفتند باید بررسی کنیم، 8 ماه معطل کرده و جوابی ندادند.
- آنها دیدند که بعد از 8 ماه فشار، ملت ایران در 22 بهمن جدیتر به صحنه آمد که پس از این حضور باشکوه مردم، سخن از دور بعدی مذاکرات کردند و گفتند طرح جدیدی داریم.
- آنها در آلماتی یک پیشنهادی دادند و ما هم در آلماتی دو بر همین مبنا پاسخ آنها را دادیم و خانم اشتون گفت: ما زمان احتیاج داریم تا بحث و گفتوگو کنیم؛ ما نیز آمادگی خود را برای گفتوگو به دلیل اینکه منطق روشن داشتیم، اعلام کردیم.
- آنها در طی این 30 سال ما را تحریم کردند و این نشان میدهد آنها نمیخواهند ملت ما پیشرفت کند و من عمیقاً باورم این است که دفاع از حقوق صلحآمیز هستهای یک حق و یک نیاز است برای اینکه کشور ما پیشرفت کند.
- مبنای نگاه در سیاست خارجی باید این باشد که نقاط اشتراک و افتراق شناسایی شود؛ از همین نقاط اشتراک میتوان به تعاملها رسید و از نقاط افتراق نیز میتوان جلوی تهدیدها را گرفت.
- همین ریشههای عمیق تاریخی فرصتهای مناسبی را برای گسترش روابط با همسایهها ایجاد میکند؛البته امروز برخی ظرفیتها دیگر نیز برای ما فرصتهای مطلوبی ایجاد کرده است که دستگاههای مربوط از جمله وزارت امور خارجه باید این قابلیت را داشته باشند که منافع کشور را در این زمینهها دنبال کنند.
- اگر تولید و اشتغال به خوبی پیش رود میتوانیم مانع تورم و گرانیها شویم؛ اکنون 11 میلیارد دلار برخی از کالاهای اساسی خود را وارد میکنیم که میتوانیم بخش زیادی از این کالاها را در داخل تولید کنیم، اگر ما تمامی این کالاها را در داخل تولید کنیم هم اشتغال ایجاد میشود و هم شاهد تولید خواهیم بود و آنگاه میتوانیم چیزی که آنها به عنوان ابزار فشار از آن استفاده میکنند را از آنها گرفته و دشمن را خلعسلاح کنیم.
- آنها سوخت 20 درصد را به عنوان یک ابزار میخواستند به عنوان باجخواهی از ملت ما به کار ببرند و ما توانستیم آن را در داخل تولید کنیم و این باعث شده که امروز آنها به پای میز مذاکره بیایند و بگویند که برای این 20 درصد ما چه به شما بدهیم که شما این اقدام را انجام ندهید و ببینید چگونه معادله تغییر میکند.
- ما قانون اساسی و عادی داریم که همگی باید در چارچوب آن فعالیت کنند و بعد از قانون هیچ خط قرمزی نیست و همگان نیز بایستی بتوانند در چارچوب قانون رفتار کنند.
- یک زمانی آنها (دشمنان) میگفتند که شما شاخصههای لازم را ندارید اما امروز کسی نمیتواند منکر رقابت و مشارکت شود؛ در سال 88 دیدید که یک اوجی از جمهوریت ظهور پیدا کرد و یک مشارکت 85 درصدی و یک رقابت قوی شکل گرفت.
- در آن ایام کسانی که قانون را زیر پا گذاشتند حتی به مشارکت سیاسی ظلم کردند؛ در آن سال (88) در بستری که فراهم شده بود یک رقابت گسترده، یک مشارکت گسترده و یک نشاط سیاسی مطلوب شکل گرفته بود.
- مشارکت سیاسی موجب ثبات سیاسی میشود و امروز جمهوری اسلامی ایران مشارکتش و ثباتش ، هیچ یک قابل انکار نیست.
- دولت بایستی مانع بروز فساد اقتصادی شود که این اقدام با سازوکارهای روشن اقتصادی بایستی صورت گیرد.
- در بحث پرونده 3 هزار میلیاردی در دبیرخانه شورای امنیت چند ماه بر روی آن کار کردیم تا بتوانیم ریشهها و علتهای آن را به دست بیاوریم. یکی از بحثها همین بود که اگر ما سامانههای اقتصادی روشن داشتیم که به موقع با هم در یک سازوکار سیستماتیک استفاده میشد به راحتی میتوانست جلوی فساد اقتصادی را بگیرد.
- در بحث شفافیت ارزی نیز وجود یک پرتال ارزی و وجود یک اتاق مبادلات ارزی و یا وجود یک سامانه سنا که اکنون تشکیل شده است میتواند به بهبود اوضاع کمک کند همین سامانه سنا اکنون تشکیل شده و ما در یکی دو سال اخیر در دبیرخانه (شورای عالی امنیت ملی) و با همکاریهای دستگاههای اقتصادی سامانه ایجاد و تکمیل شد.
- (درباره سامانه سنا) این سامانه این است که هر گونه تبادل ارزی در صرافیها صورت میگیرد ثبت شود که این اقدام اولاً از پولشویی جلوگیری میکند و ثانیاً موجب شفافیت اقتصادی شده که در نهایت کنترل بازار ارز ممکن میشود.
- دولت جمهوری اسلامی ایران وظیفه دارد از حقوق هر ایرانی که در خارج کشور به سر میبرد دفاع کند و اجازه ندهد کسی به حقوق قانونی وی متعرض شود و اگر خلافی هم انجام داده کسی نمیتواند به حقوق او در خارج از کشور تعرض کند و فراتر از قانون به او ظلم کند و این وقتی محقق میشود که دولت جمهوری اسلامی ایران بتواند با اقتدار از حقوق ملت خود دفاع کند.
|